با دست بسته با پای خسته
پشت حصار همچون شهیدان
در مسلخ جان بر سر دار
صد جان تشنه با تیغ و دشنه مانده به بند
عریانتر از دشت تنهاتر از باد پای قرار
هر جا رود دل از تو امان ندارد
مجنون تو پا بر سر جان باز آرد
آزاده ام هر چه جان را در بندو بلا پسندید
خود غیر تورو نبیند
چشمی که تو اشک ببندید
دلداده ی تو چه نالد از عشقتو و خیالت
با گریه ی او بگریی با خنده ی او بخندی
افتادم اگر در بندو تورا از من اثری نیابد
دل خسته مشو سرباز وطن
برگشتو سری نیامد
آنرا که خبر شد از غم
عشق از او خبری نیامد
پشت حصار همچون شهیدان
در مسلخ جان بر سر دار
صد جان تشنه با تیغ و دشنه مانده به بند
عریانتر از دشت تنهاتر از باد پای قرار
هر جا رود دل از تو امان ندارد
مجنون تو پا بر سر جان باز آرد
آزاده ام هر چه جان را در بندو بلا پسندید
خود غیر تورو نبیند
چشمی که تو اشک ببندید
دلداده ی تو چه نالد از عشقتو و خیالت
با گریه ی او بگریی با خنده ی او بخندی
افتادم اگر در بندو تورا از من اثری نیابد
دل خسته مشو سرباز وطن
برگشتو سری نیامد
آنرا که خبر شد از غم
عشق از او خبری نیامد
متن آهنگ مهراد جم به نام گل شقایق
متن آهنگ راغب به نام حالتو میخرم
متن آهنگ حمید صفت و شایان اشراقی به نام سندرم دیو
متن آهنگ شهاب مظفری به نام زیبای چشم سفید
متن آهنگ امین حبیبی به نام بارون که می باره
جان ,تو ,ی ,سر ,بندو ,سرباز ,سرباز وطن ,بر سر ,ی او ,در بندو ,با خنده